محل تبلیغات شما



اهمیت داستان گویی بسیار بالاست و باعث رشد ذهنی و ایجاد خلاقیت در کودکان میشود اگر شیوه 

 

داستان گویی را با نقاشی تر کیب کنیم تاثیر آن را چند برابر خواهد کرد در اینجا به آموزش سوره ناس به 

 

با تاکید بر داستان و نقاشی پرداخته می شود.

 

سوره ناس

روزی روزگاری در زمانهای بسیار دور جمعیت زیادی از ناس در سرزمین زیبا زندگی می کردن این مردم خیلی باهم خوب و مهربون بودن پیامبر خوبی داشتن که اونهارو به سمت خدای احد دوعوت میکرد و کارهای خوبی بهشون یاد میداد که نباید پشت سر مردم حرف بدی بزنند نباید دروغ بگن یتیم رو دوست داشته باشن یه روزی از روزها یه آدمی به اسم خناس وارد شهر میشه خناس دید که مردم این شهر چقد باهم خوبن سعی کرد بره و کارهای بد رو به اونها یاد بده سعی کرد صدور اونهارو یوسوس کنه (( الذی یوسوس فی صدور ناس )) خناس رفت پیش سعید سعید پسر خوبی بود و داشت با توپش بازی میکرد خناس بدجنس اومدو گفت : چقدر خوب داری بازی میکنی !!! ولی من نمیدونم شوت تو چقدر قویه اگه بتونی بزنی به اون شیشه و اونو بشکنی میفهمم قوی هستی بچه ها یه لحظه سعید حواسش پرت شد و صدورش یوسوس شد توپ رو پرتاپ کردو شیشرو شکست ای وای صدای خورد شدن شیشه اومد سعید به خودش اومد و توپشو برداشت و دوید یه گوشه قایم شد وای این کی بود این حرفو به من زد خواست خناس رو پیدا کنه ولی اثری از خناس نبود فرار کرده بود رفته بود پیش مریم مریم داشت با دوستش بازی میکرد درگوش مریم گفت چرا عروسکت رو میدی به دوستت؟خرابش میکنه نده بهش یهو مریم صدورش یوسوس شد و حرف خناس رو گوش کرد عروسک رو از دست دوستش کشید و دوستشم زید زیر گریه خناس بین همه ی دوستها اختلاف مینداخت مریم ناراحت بود ازینکه دوستش رو گریه انداخته بود سعید هم ناراحت بود ازینکه شیشه رو شکسته بود همینطور که بچه ها ناراحت بودن و کنار خیابون وایساده بودن یهو یه مرد مهربون از کنار اونا رد شد و فهمید که خناس اومده و صدور اونارو یوسوس کرده همسایه عصبانی بود و مریمو سعید ناراحت بودنو دوست مریم گریه میکرد تو شهر بزرگ آشوب شده بود مرد مهربون گفت ناراحت نباشین خدای مهربون هم شمارو میبخشه چون اون خدایی است که ملک همه ی مردمه ولی خدای مهربون ملکی هست که تاج نداره و اون الاه ناس وملک همه ی مردمه گفته که از شر وسوسه های خناس به اون پناه ببریم و دیگه حرفای خناس رو گوش نکنیم من شر وسواس خناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنته و الناس


گام اول:

آموزش تکبیرة الاحرام و نیت گفتن تکبیرة الاحرام یا گفتن الله اکبر” در آغاز نماز، اولین گام برای آموزش نماز است. تکبیرة الاحرام به معنای جدایی از غیر خدا و پیوستن به اوست. با این ذکر وارد نماز شده و پس از آن انجام برخی کار‌ها بر ما حرام خواهد شد. همچنین در هنگام خواندن این ذکر باید نیت نماز که یکی از ارکان اصلی آن است را به جا بیاوریم. ذکر نیت: به عنوان مثال نماز صبح را تنها برای اطاعت از فرمان خدا به جا می‌آورم.


نکته اول

دعوت کودک به مشاهده نعمت­های خداوند مانند آسمان، زمین، باران، رویش گیاهان و غیره به همراه بیان ظرافت­ها و عظمت­های این نعمت­ها با زبان کودکان برای آموزش صفات الهی بسیار مناسب است.

 

نکته دوم

قصه­گویی و خاطره­گویی نیز از قالب­های مناسب آموزش در این سنین است. مثلاً بیان داستان­های انبیا و امامانb هم می­تواند جنبه خدا­شناسی داشته باشد و هم راهنما­شناسی. در این میان قصه­های قرآنی اثرگذارتر است؛ چون در ضمن آن، کودک با قرآن نیز آشنا می­شود. مثلا داستان موسیj و فرعون بیانگر قدرت و عظمت خدا، معرفی ویژگی­های پیامبر او و معرفی ویژگی­ها و خواری و سرانجام دشمنان خداست.

 

نکته سوم

استفاده از شعر و مثالهای ساده موثر است.

 


شما میتوانید از نصف شب تا طلوع فجر نماز شب بخوانید اما بهتر است نماز شب را در ثلث سوم شب و 

 

نزدیک طلوع فجر بخوانید.

 

خواندن نماز شب به این صورت است که ابتدا باید چهار نماز دو رکعتی به نیت نافله شب خوانده شود 

 

سپس دو رکعت نماز به نیت شفع و یک رکعت نماز وتر که در قنوت آن باید برای40 زن و مرد مومن طلب 

 

مغفرت و آمرزش شود و 70 مرتبه استغفرالله ربی و اتوب علیه گفته شود و بعد از هذا مقام العائذ بک

 

من النار 7 مرتبه و300 العفو گفته شود.


در رابطه با نماز شب احادیث بسیاری از ائمه علیهم السلام و حضرت محمد صل الله علیه وآله آمده که به آن اشاره میکنیم:

 

امام باقر (ع) فرمودند:انما جعلت نافله لیتم بها ما افسده من الفریضه؛ همانا نماز نافله را به خاطر این جهت 

قرار دادند که جبران فساد نمازهای واجب را کند.

 

پیامبر (ص) فرمودند:فان صلاه الیل منهاه الاثم؛ نماز شب انسان را از گناه باز میدارد.

 

پیامبر (ص) فرمودند: من کثرت صلاه بالیل حسن بالوجه النهار؛ هرکه بیشتر نماز شب بخواند هنگام روز زیبا و نورانی است.

 

امام صادق (ع) فرمودند: نماز شب روزی را جلب میکند.

 

 

 

 


عمار ساباطی گوید که به امام صادق (ع) عرضه داشتم:کدام یک بهتر است؛عبادت پنهانی با امام غایب از 

 

شما در دولت باطل یا عبادت در دوران ظهور حق و دولت آن با امام آشکار از شما؟

 

فرمودند:ای عمار،به خدا که صدقه در سر از صدقه آشکارا بهتر است،همین طور به خدا قسم عبادت شما در

 

شما در پنهانی با امام پنهانتان در زمان دولت باطل و با ترس از دشمنتان و یا صلح با او،بهتر است 

 

از کسی که خدای -عزوجل-را در زمان ظهور حق با امام بر حق ظاهر در دولت حق عبادت نماید و عبادت

 

نماید و عبادت توأم با ترس در دولت باطل همچون عبادت و امنیت در دولت حق نیست.

 

بدانید که هرکس از شما در این زمان نماز واجب خود را در وقتش به جماعت و به طور کامل به جا آمورد و 

 

از دشمنش کتمان نماید،خداوند ثواب پنجاه نماز واجب به جماعت گزارده شده را برای او بنویسد. (اصول کافی،ج1،ص333)


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی علامه امینی فردیس نوشته های یک شاگرد